روز ۳ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۵ از کرج به راه آهن تهران حرکت کردیم تا ساعت ۷:۱۵ با قطار تهران سواد کوه برای گردش به جنگل های هیرکانی بریم. این نخستین باری بود که با قطار به شمال سفر می کردم و فکر می کردم باید ایستگاه سواد کوه پیاده بشیم، مسئول کوپه بهم گفت اینجا بیابونه، احتمالا باید بری شیرگاه، از اونجایی که یکی از هم دوره ای های گردشگریم در کلاس های آوای جلب صیاحان سیروان دادجو در شیرگاه زندگی می کرد، قبلا باهاشون هماهنگ کرده بودم که برم پیشش، خونشون تا ایستگاه قطار ۱۵ دقیقه راهه و یکم سربالایی داره، همه مسیر دنبال منظره های قشنگ عکاسی بودم، تا قبل از سوادکوه باغ های میوه و بیشتر انار بود، اما یه کم قبل از ایستگاه شیرگاه دیگه جنگل شد، و محشر بود زیباییش.
آقای سیروان دادجو، راهنمای ایرانگردی بودن و تحصیلاتشون هم زبان فرانسه بود، هم دوره ای کلاس های گردشگریم تو سال ۱۳۹۵ بودن. خیلی میهمان نواز هستند، و به جرات می تونم بگم نقطه نقطه شیرگاه و سوادکوه رو چشم بسته با نام محله و جاذبه های گردشگری می دونند. چون خودشون صبحی که ما خواستیم گردش بریم نبودن بهمون روی نقشه با جزییات نشان دادن، مثلا سد لفور اگه از اون مسیری که ایشون گفتن نمی رفتیم، امکان رفتن کنار آب برامون وجود نداشت. توی اینترنت خیلی اطلاعات هست اما اینکه توی چه فصلی و از کدوم مسیر و از کجا دقیقا بری خیلی مهمه، دیدم خیلی ماشینا جاهایی گیر می کنند و فکر می کنن می تونن برن، حتما از راهنمای محلی جهت رفتن به طبیعت کمک بگیرید تا به مشکل نخورید.
پل تاریخی شاهپور شیرگاه، خیلی پل قشنگی بود هم از نظر معماری هم فضای مناسبی برای گرفتن عکس های خفن، انگار تو فرنگی، یه کم مورد بی لطفی قرار گرفته بود و در اطرافش زباله بود.
شیرگاه,لفور,برنجستانک,پل شاپور